برای بسیاری از جوانان در دنیای مدرن امروزی، فهرستی از خواسته هایی که خود را درگیر آن می بینند بی پایان است.
از تحصیل در مدرسه گرفته تا مدیریت انتظارات معلمان، والدین و دوستان، مهارتهای اجتماعی و موفقیت در سرگرمیهایشان، سلامتی، پیشرفت شخصی و درک ساده دنیای اطرافشان.
هر پدر و مادری میخواهد فرزندش موفق شود و هیچکس نمیخواهد او را در چالش ببیند. با توجه به توصیهها و راهنماییهای فراوانی که برای حمایت از آنها در دوران گذار دشوار کودکی، نوجوانی و بزرگسالی وجود دارد، برخی از مفاهیم کوچینگ میتوانند در حمایت از کودکان و نوجوانان ارزش زیادی داشته باشند.
در این مقاله، دقیقاً منظورمان از کوچینگ کودکان خردسال، چند نکته برای کوچینگ مؤثر و چگونگی استفاده از آن با کودکان برای کمک به موفقیت در هر چیزی که در زندگی پیش رویشان می آید را خواهیم داشت.
کوچینگ چیست؟
تعاریف مختلفی از کوچینگ وجود دارد و این می تواند به نوع کوچینگ مورد نظر و نوع نیاز آن بستگی داشته باشد. برخی از تعاریف رایج عبارتند از:
کوچینگ کمک به افراد برای یادگیری است تا آموزش آنها.
(گالوی، ۱۹۸۶)
فعال کردن پتانسیل یک فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد خود.
(ویتمور، ۲۰۰۲)
افرادی که نقش کوچینگ را بر عهده میگیرند اغلب خود را به عنوان یک کوچ زندگی معرفی می کنند و معمولاً دارای یک حوزه خاص از زندگی متخصص هستند. فرهنگ لغت کمبریج یک کوچ زندگی را اینگونه تعریف میکند:
«کسی که به مراجعان کمک می کند تصمیم بگیرند در زندگی خود چه می خواهند و چگونه به آن دست یابند».
به زبان ساده، کوچینگ رابطه بین دو فرد است، یکی به عنوان کوچ و دیگری به عنوان «مراجع». افراد ممکن است با یک کوچ زندگی درگیر شوند یا به دنبال کوچینگ برای بسیاری از جنبه های مختلف زندگی باشند، از جمله:
- توسعه شغلی حرفه ای
- آموزش شخصی یا اهداف سلامتی
- توسعه شخصی یا بهبود رابطه
- کسب و کار کوچک یا توسعه کارآفرینی
- غلبه بر اعتیاد یا عادات مخرب
اگر ایده یا هدف روشنی برای چیزی که میخواهید در زندگیتان به آن دست پیدا کنید یا بر آن غلبه کنید در ذهن دارید، اما نمیدانید دقیقاً چگونه به آنجا برسید، کوچینگ می تواند یک انتخاب عالی باشد. اگر رفتارهایی وجود دارد که می خواهید تغییر دهید یا بهبود دهید، اما فاقد ساختار و انگیزه برای انجام آن هستید، کوچینگ یک منبع عالی است.
آیا کوچینگ همانند روان درمانی است؟
آیا کوچینگ همانند روان درمانی است؟
کوچینگ با مشاوره و درمان بالینی بسیار متفاوت است.
درمان معمولاً از فردی با شرایط نابسامان سلامت روانی یا عاطفی حمایت می کند تا بتواند تجربیات خود را مدیریت کند.
درمان همچنین به افراد کمک میکند تا از آسیبهای گذشته ناشی از یک حادثه یا تجربه خاص در زندگی خود، مانند از دست دادن یک عزیز، عبور کنند.
سایر تفاوت های کلیدی عبارتند از:
- انجام کار به عنوان یک درمانگر یا مشاور نیازمند مدارک حرفه ای و همچنین ثبت نام در نهادهای حرفه ای و مجوزهای حرفه ای مربوطه است. در مقایسه با کوچینگ، این یک حرفه پیچیده تر است (نباید بگوییم که کوچینگ برای افراد مناسب به همان اندازه ارزشمند نیست).
- درمان و/یا مشاوره معمولاً بر تجربیات گذشته و چگونگی تأثیر آنها بر زمان حال منعکس می شود. کوچینگ بیشتر بر حمایت از زمان حال متمرکز است تا آینده مثبت تری ایجاد کند (رابینز، ۲۰۱۹).
- کوچینگ بر اهداف مستقیم تر، دست یافتنی تر و گام های ملموس مورد نیاز برای دستیابی به آنها تمرکز دارد. درمان و مشاوره بر نتایج کمتر متمرکز هستند و بر رشد ناخودآگاه درونی و آگاهانه شخصی تاکید دارند.(استفنز، ۲۰۱۸).
- درمان و مشاوره می تواند در طول سالیان متمادی انجام شود، تا زمانی که فرد احساس کند به آن نیاز دارد یا تا زمانی که رابطه به او کمک می کند. کوچینگ به دلیل تمرکز بر نتایج رابطه، کوتاه مدت است (استفنز، ۲۰۱۸).
اینها تفاوت های کلی تری بین این دو هستند و ممکن است همیشه صادق نباشند. در حقیقت، شباهت های زیادی هم وجود دارد. تصمیم گیری در مورد اینکه کدام راه برای شما یا فرزندانتان مناسب است بستگی به هدفی دارد که امیدوارید به آن برسید یا از حمایت بلندمدت برخوردار شوید.
نگاهی به کوچینگ کودکان
وقتی صحبت از کوچینگ برای کودکان می شود، بهترین فرد برای این شغل تقریباً همیشه والدین هستند (باراس، ۲۰۱۹).
بخش بزرگی از زمان والدین به حمایت از کودکان برای دستیابی به پتانسیلهایشان، کشف علایق و اهدافشان و کمک به آنها برای تلاش در مسیرهای مختلف موفقیت به روشهای معنادار سپری می شود
وقتی به فرزندپروری فکر می کنیم، به ندرت پیش می آید که مفاهیم هدف گذاری را برای فرزندانمان در نظر بگیریم،همان کاری که معمولا برای خودمان انجام می دهیم، اما چرا؟ این به معنای تحت فشار قرار دادن کودکان برای تصمیم گیری سخت در مورد آینده نیست، بلکه تشویق آنها به کنجکاوی در مورد اینکه زندگی ممکن است برای آنها چگونه باشد است.
کوچینگ مؤثر همچنین میتواند به کودکان خردسال کمک کند تا برخی از مهارتهای شخصی خود را توسعه دهند که به آنها در بزرگتر شدن کمک میکند، از جمله:
- تاب آوری
- غلبه بر شکست
- اعتماد به نفس
- حل خلاقانه مسئله
- رویکردی باز و کنجکاوانه در برابر چالش ها و ایده های جدید
- همکاری و اشتراک گذاری
یادگیری مهارتها، تکنیکها، ابزارها و مفاهیم کوچینگ مؤثر میتواند ابزاری عالی برای والدین، معلمان یا هر کسی که مسئول حمایت از کودکان خردسال است باشد. هنگامی که این کار به خوبی انجام شود، چارچوب کوچینگ برای کودکان خردسال می تواند به آنها کمک کند تا در مورد آنچه می خواهند انجام دهند و آنچه می توانند به دست آورند، احساس مثبتی داشته باشند.
کوچینگ احساسات برای کودکان چیست؟
کوچینگ هیجان حوزه ای از روانشناسی روابط است که به طور خاص بر کوچینگ برای بهبود اعتماد به نفس عاطفی و اجتماعی متمرکز است.
کوچینگ هیجان بر کمک به کودکان به جای تلاش برای وادار کردن آنها به تغییر رفتارشان از طریق سیستم های پاداش و تنبیه به درک و تنظیم واکنش های عاطفی خود تأکید دارد. (گاتمن، کاتز و هوور، ۱۹۹۶).
استفاده از سیستم های پاداش و تنبیه می تواند در کوتاه مدت با کودکان کار کند، اما تحقیقات نشان داده است که با گذشت زمان این مدل های رفتار اجباری به طور فزاینده ای بی اثر می شوند (بلوم، ۲۰۰۹).
کوچینگ هیجان بسیار سودمندتر است زیرا به کودکان کمک می کند تا وسعت احساسات خود را درک کنند.اینکه احساسات چرا ممکن است اتفاق بیفتند و چگونه می توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم و بر آنها غلبه کنیم (Weare & Gray, 2003).
تکنیک های کوچینگ احساسات از دو عنصر تشکیل شده است:
- همدلی – این امر مستلزم آن است که والدین هرگونه واکنشی را نسبت به رفتاری که کودک نشان می دهد متوقف کند و در عوض بر احساساتی که نشان می دهد تمرکز کند. در این بخش از کوچینگ، کمک به کودک برای تشخیص و برچسب زدن واکنشهای عاطفی خود، کمک به درک احساسات خود از اهمیت بالایی برخوردار است.
- راهنما – بخش دوم مدل کوچینگ نیاز به راهنمایی برای توضیح اینکه چرا احساسات به وجود آمده اند دارد. بسته به موقعیت،همچنان محدودیتهایی میتواند برای رفتار اعمال شود (به عنوان مثال، وادار کردن کودک به استراحت در نتیجه رفتار بد)، اما تمرکز باید بر راهنمایی کودک در مورد اینکه چرا آنگونه رفتار کرده است، باشد.
گاتمن (۱۹۹۳) روانشناس کلیدی در این زمینه بود. تحقیقات او بر روابط خانوادگی و نگرش والدین و به نوبه خود این که چگونه بر رفتار فرزندانشان تأثیر می گذارد متمرکز است. زمانی که او برای اولین بار تحقیقات خود را آغاز کرد، ادبیات و منابع موجود بسیار محدود بود و به نظر میرسید که فشار زیادی بر والدین وارد میکرد تا بدون اینکه حمایتی برای انجام این کار داشته باشند، فرزندانی قوی از نظر عاطفی تربیت کنند.
گاتمن تعدادی مطالعات انجام داد تا کلیشههای والدین و چگونگی تاثیر این کلیشهها بر رشد عاطفی کودکان را بررسی کند. کلید کمک به والدین در درک احساساتی است که در پشت رفتارهای فرزندانشان وجود دارد.
چهار کلیشه اصلی والدین که او شناسایی کرد عبارتند از:
- والدین طردکننده – این نوع والدین به سرعت واکنشهای عاطفی را مسخره میکنند یا مهار میکنند، احساسات خود یا فرزندانشان را کنار میگذارند و از تکنیکهای حواس پرتی برای رسیدگی به رفتار مشکلساز استفاده میکنند تا اینکه بفهمند چرا این رفتاراتفاق میافتد.
- والد ناپسند – این نوع والدین شبیه به والدین طرد کننده هستند، اما به مراتب منفی تر، مستقیم تر و انتقادی تر از واکنش های عاطفی فرزندانشان هستند. آنها اغلب رفتارهای کنترلکننده برای تربیت فرزندان خود نشان میدهند و علاقهای به درک احساسات فرزندان خود ندارند.
- والدین Laissez-Faire – این نوع والدین آرامتر هستند، اما به همان اندازه هیچ حمایت یا راهنمایی برای بررسی و درک واکنشهای عاطفی، یا نحوه ارتباط آنها با رفتار فرزندانشان ارائه نمیدهند. آنها معمولاً از زمان به عنوان وسیله ای برای مقابله با رفتار مساله ساز استفاده می کنند، به جای اینکه به طور فعالانه با این موضوع برخورد کنند، صرفاً «منتظر آن هستند».
- والدین خوب – گاتمن پیشنهاد می کند که این نوع والدین کمترین رواج را دارند و او آنها را «کوچ احساسات» نیز نامیده است. این والدین برای درک نیازها و پاسخ های عاطفی فرزندان خود زمان می گذارند و به آنها راهنمایی می کنند تا خودشان را درک کنند. آنها رفتار مثبت را از طریق تکنیک های خودتنظیمی و خودآگاهی بهتر ترویج می کنند.
پنج مرحله کلیدی کوچینگ احساسات:
گاتمن دریافت که به اصطلاح “والد خوب” یا “کوچ عاطفه” به طور مداوم رفتارها یا مراحل زیر را نشان می دهد که به آنها امکان می دهد درک و پیوند بهتری با فرزندان و پاسخ های عاطفی آنها ایجاد کنند:
- از احساسات مختلف کودکان و نحوه نشان دادن آن آگاه باشید
- تشخیص دهید که بروز عاطفی فرصتی برای ایجاد رابطه عمیق تر با فرزندانتان است
- همدلی نشان دهید و احساسات کودکان را تأیید کنید، اما به آنها کمک کنید تا بفهمند چرا به روشی که انجام می دهند پاسخ می دهند
- کلمات و برچسب های مناسبی را در اختیار کودکان قرار دهید تا از آنها برای انتقال احساسات خود استفاده کنند
- بدانید که چه زمانی باید محدودیت ها را تعیین کنید
تعامل با کودک از این طریق به آنها کمک می کند تا درک شناختی خود را از احساسات خود، نحوه ارتباط آنها با رفتار خود ایجاد کنند و آنها را تشویق می کند تا تکنیک های خودتنظیمی مثبت را اتخاذ کنند (رز، مک گوایر-اسنیکوس و گیلبرت، ۲۰۱۵).
برای مطالعه درمورد کوچینگ دانش آموزان کلیک کنید.
۵ مزیت کوچینگ برای کودکان
وقتی کوچینگ به درستی انجام شود، فواید آن برای کودکان خردسال بسیار مفید است. کوچینگ میتواند به کودکان خردسال کمک کند تا مهارتها و ویژگیهای را در زندگی توسعه دهند که با کمک آنها میتوانند بر برخی از چالشها و تصمیمهای سختتر زندگی غلبه کنند.
مزایای کوچینگ کودکان خردسال نیز عبارتند از:
- به آنها کمک می کند تا درک کنند که موفقیت ها همیشه مساوی با شادی نیستند
کسب بالاترین نمره آزمون، برنده شدن در آن مسابقه یا کسب مقام اول در بازی ورزشی یک احساس عالی و تجربه هیجان انگیز است! اما چیزی که بسیاری از بزرگسالان با آن موافق هستند، این است که شادی تنها به برنده شدن نیست.
کوچینگ می تواند به کودکان کمک کند تا بفهمند، بله، برنده شدن عالی است، اما تنها معیار موفقیت یا راه برای احساس شادی نیست.
- یاد بگیرند که احساسات و تجربیات آنها دو چیز مجزا هستند
بچهها معمولاً در طول هر روز، بر اساس هر اتفاقی که در حال رخ دادن است، احساس خستگی، گرسنه بودن یا حتی اگر آب میوهشان در فنجان رنگی نامناسب سرو شده باشد، احساسات را پشت سر میگذارند!
کوچینگ می تواند به آن ها (و شما به عنوان والدین) کمک کند تا علت بروز احساسات را کشف کرده و آنها را از تجربیاتشان جدا کند. این می تواند به ویژه در صورتی مفید باشد که مثلاً در یک مسابقه شکست بخورند یا نمره پایینی کسب کنند.
کوچینگ احساسات بهویژه میتواند به آنها کمک کند تا بفهمند که احساس غمگینی میکنند زیرا کارشان را آنطور که میخواستند انجام ندادهاند – و این اشکالی ندارد – اما این یک تجربه تعیین نمیکند که چجور انسانی هستند.
- به آنها در ایجاد تعادل و کنجکاوی کمک می کند
وقتی کودکان در چیزی مهارت نشان میدهند، میتوان به راحتی آنها را تشویق کرد که روی آن چیز تمرکز کنند – چه یک ورزش یا ساز موسیقی یا سرگرمی دیگر.
کودکان نشانه های خود را از ما می گیرند و اغلب با این کار همراه می شوند. کوچینگ به تشویق تعادل کمک میکند – تضمین میکند که در حالی که میل به یک چیز خاص عالی است، داشتن علایق و کنجکاوی متعدد برای کشف موضوعات جدید در دراز مدت مفیدتر خواهد بود.
- درک بهتر این موضوع که همه افراد متفاوت هستند، و این خوب است
با جهت ندادن کودکان به یک چیز، یا فقط به چیزهایی که خودمان بیشتر به آن علاقه داریم، به آنها اجازه میدهیم تا درک بیشتری نسبت به دامنه وسیع علایق داشته باشند و بیاموزند که هیچ اشتباهی وجود ندارد. چیزهای «درست» برای لذت بردن یا راه هایی برای شاد بودن.
- تمرکز خود را بر ساختن شخصیت های معتبر حفظ می کند
کوچینگ می تواند به کودکان کمک کند تا یاد بگیرند که واقعاً چه چیزی باعث خوشحالی آنها می شود. این در مورد سخت کار کردن، تلاش کردن و غلبه بر موانع است.
کوچینگ مجموعهای از تکنیکها و ابزارهایی است که به شکلگیری ویژگیها و عادتهای خوب به روشهای مثبت و سرگرمکننده کمک میکند. این به نوبه خود می تواند به کودکان خردسال کمک کند تا یاد بگیرند که زندگی در نهایت سفر است نه پاداش.
چگونه به طور موثر کودکان را کوچ کنید
تکنیکها و روشهای مختلفی در مورد کوچینگ وجود دارد، مهم است که مطمئن شوید آنهایی را پیدا میکنید که برای شما طبیعی است و بهترین کار را با تک تک کودکانی که کوچ میکنید، داشته باشید.
به زمانی که در مدرسه بودید فکر کنید. آیا مربی یا معلمی وجود داشت که برای شما متمایز باشد؟ چه چیزی در مورد آنها بود که شما را درگیر کرد و از جلسات آنها لذت برد؟ این یک نقطه شروع عالی برای شروع ساختن ایده ای در مورد چگونگی کوچینگ موثر است.
برخی از نکات دیگر عبارتند از:
اهمیت بازی را به خاطر بسپارید
بازی در دوران کودکی بسیار مهم است. کودکان به دلایل مختلفی درگیر بازی می شوند، اما یکی از دلایل کلیدی که محققان بر آن توافق دارند، درک دنیای گسترده تر اطراف و تجربیاتشان است.
با افزایش سن، کمتر و کمتر درگیر بازی میشویم، که میتواند برای کوچ ها دشوار باشد که این موضوع را به عنوان یک جنبه مهم از جلسات خود در نظر بگیرند!
بازی خلاقیت، حل مسئله، کنجکاوی و اکتشاف باز را تشویق میکند، بنابراین برای یک جلسه کوچینگ مؤثر، مطمئن شوید که برخی از فعالیتهای بازیگوشانه را انجام میدهید.
بهترین تکنیک های ارتباطی را انتخاب کنید
وقتی به ارتباط فکر می کنیم، بلافاصله به آنچه می گوییم و چگونه آن را می گوییم فکر می کنیم، اما ارتباط موثر بسیار بیشتر از این است.
ارتباط موثر شامل گوش دادن زیاد، پرسیدن سوال، زبان بدن (به ویژه با کودکان) و به اشتراک گذاری دانش به جای گفتن است.
اطمینان حاصل کنید که از واژگان و اصطلاحات مناسب سن استفاده می کنید. پیدا کردن تعادل مناسب در هنگام برقراری ارتباط و تطبیق آن برای کودکانی که کوچ میکنید، نتایج عالی را به دست خواهید آورد.
برنامه ریزی را فراموش نکنید
برنامه ریزی کاملاً حیاتی است. مطمئن شوید که میدانید میخواهید نتیجه هر جلسه چه باشد. هنگام انتخاب فعالیت ها از خود بپرسید “آیا می خواهم این کار را انجام دهم؟” – اگر پاسخ منفی است، چیز دیگری را انتخاب کنید!
به این فکر کنید که چه چیزی ممکن است اشتباه پیش بیاید و چگونه آن را رفع خواهید کرد. اگر یک فعالیت تمام شد، چگونه می توانید جلسه را با زمان بندی تطبیق دهید؟ اگر این فعالیت زمان بسیار کمتری از آنچه پیشبینی میکردید طول بکشد، چه؟ چگونه در یک، دو یا پنج جلسه بعدی خود در مورد آنچه در این جلسه ارائه می دهید رشد خواهید کرد؟
۳ فعالیت کوچینگ احساسات برای کودکان
اگر به دنبال فعالیت های کوچینگ برای تمرین با بچه ها هستید، این فعالیت های ارزشمند می تواند مفید باشد.
۱. درک احساسات – تابلوهای خلاق
این فعالیت برای کودکان کوچکتر که تازه شروع به بیان احساسات خود کردهاند و ممکن است برایشان دشوار باشد که کلمات را دقیقاً در مورد احساسشان بیان کنند، عالی است.
شما نیاز به همراه داشته باشید:
- مجموعه ای از مجلات، کتاب ها و روزنامه های قدیمی
- قیچی و چسب
- مقوا یا تخته چوب پنبه قدیمی
نحوه اجرای فعالیت:
- با گفتگوی کلی با فرزندان خود شروع کنید. از آنها در مورد احساسات اخیرشان بپرسید و از آنها بخواهید شروع به شناسایی احساسات مختلف کنند. میتوانید با یادآوری موقعیتهای متفاوتی که در آنها به روشهای مختلف پاسخ دادهاند، آنها را هدایت کنید.
- توضیح دهید که میخواهید برای هر احساسی که گاهی اوقات احساس میکنند، یک تابلوی عاطفه ایجاد کنید، تا زمانی که احساس میکنند نمیتوانند احساسات خود را بیان کنند، بتوانند از آن استفاده کنند.
- احساساتی را که می خواهید روی آنها تمرکز کنید انتخاب کنید و برای هر کدام از یک برگه مقوایی یا تخته چوب پنبه ای استفاده کنید. با هم، مجلات را مرور کنید و هر تصویری از چهره افراد یا کلمات مرتبط با هر احساس را پیدا کنید.
- هر تخته را برای نشان دادن یک احساس بپوشانید. می توانید از خودکارهای رنگ آمیزی، برچسب ها یا زرق و برق استفاده کنید تا این سرگرمی را برای بچه ها ایجاد کنید.
- تخته ها را در محلی در دسترس قرار دهید تا فرزندانتان بتوانند در هر زمان که نیاز دارند از آنها استفاده کنند.
۲. بازی همدلی
این یکی کمی عمیقتر است و بر ایجاد درک تجربیات مختلف و پاسخهای همدلانه تمرکز دارد.
شما نیاز به همراه داشته باشید:
- کارت های رنگی مختلف یا کاغذ ضایعاتی
- در صورت تمایل خودکار، برچسب یا تصاویر
نحوه اجرای فعالیت:
- شما به سه مجموعه کارت نیاز دارید: یک مجموعه سناریوها یا موقعیتهای متفاوتی روی آن نوشته شده است (میتوانید آنها را به گونهای تنظیم کنید که تجربههایی باشد که کودکان ممکن است بسته به سنشان داشته باشند). مجموعه دیگری پاسخ های احتمالی به موقعیت خواهد داشت و مجموعه پایانی احساسات روی آنها نوشته می شود.
- هنگامی که همه اینها را نوشتید (یا می توانید آنها را در رایانه تایپ کنید و در صورت راحت تر چاپ کنید)، یکی از کارت های سناریو را به فرزندان خود ارائه دهید. یک مثال می تواند این باشد که تام به مدرسه رفت اما لباس بدنسازی خود را در خانه گذاشت تا تام نتواند فوتبال بازی کند. تام چه احساسی دارد؟ از فرزندانتان بخواهید که از کارت های پاسخ و احساسات برای توضیح اینکه فکر می کنند تام چه احساسی دارد استفاده کنند.
- بحث و گفت و گو را در مورد اینکه چرا فرزندانتان پاسخ هایی را که می دهند انتخاب کرده است انجام دهید. در حالی که نباید پاسخ های سخت یا اشتباهی وجود داشته باشد، مطمئن شوید که پاسخ ها را زیر سوال ببرید و تفکر همدلانه را تشویق کنید.
۳. کاربرگ داخل و خارج
این فعالیت به کودکان آموزش میدهد که چگونه فکر، احساس و رفتار خود را در هنگام دست و پنجه نرم کردن با یک هیجان مقایسه کنند، با اینکه اگر فکرشان تغییر کند چگونه ممکن است فکر، احساس و رفتار کنند.
شما نیاز خواهید داشت:
- کاربرگ داخل و خارج
- خودکار
نحوه اجرای فعالیت:
- با معرفی این فعالیت به فرزندتان به عنوان فرصتی برای کشف اینکه چگونه افکار او می تواند بر احساسات او تأثیر مثبت یا منفی بگذارد، شروع کنید.
- از کودک خود دعوت کنید جمله بالای برگه را تکمیل کند که نشان دهنده احساسی است که گاهی در پاسخ به یک رویداد ایجاد می شود. به عنوان مثال، آنها ممکن است به زمانی فکر کنند که وقتی کودک دیگری اسباب بازی آنها را شکست، عصبانی شدند.
- سپس، از کودک خود دعوت کنید تا کادرها و حبابهای سمت چپ برگه را پر کند و افکار خود را در پاسخ به عصبانیتش از شکستن اسباببازیاش توصیف کند (مثلاً «او عمدا این کار را انجام داد»). سپس باید توجه داشته باشند که بدنشان در پاسخ به این افکار چه احساسی دارد و متعاقباً چگونه رفتار می کنند.
- در نهایت، از کودک خود دعوت کنید تا تمرین را تکرار کند و فکر تطبیقی تری را تصور کند که می تواند به دنبال این اتفاق بیفتد (به عنوان مثال، “این یک تصادف بود”). آنها باید یک بار دیگر به احساسات و اعمال فیزیکی که معتقدند از این فکر تجدید نظر شده سرچشمه می گیرند، یادداشت کنند.
- تمرین را با برجسته کردن این نکته پایان دهید که چگونه آگاهی از افکارمان، و بازنگری آنها در صورت لزوم، می تواند به ما کمک کند احساسات منفی کمتری را تجربه کنیم و از رفتارهایی که ممکن است بعداً پشیمان شویم، اجتناب کنیم
۱۲ نکته برای مربیان
به عهده گرفتن نقش کوچ برای کودکان خردسال ممکن است کمی دلهره آور به نظر برسد، اما لزومی به دلهره نیست.
با ابزار، دانش و آمادگی مناسب، میتوانید مطمئن شوید که تجربهای واقعاً پرارزش برای همه افراد درگیر ارائه میکنید.
در اینجا ۱۲ نکته برای کمک به ارائه یک تجربه مثبت و سازنده وجود دارد:
- عنصر کلیدی را به خاطر بسپارید: سرگرمی
کودکان به طور فعال درگیر هستند و زمانی که فعالیت سرگرم کننده باشد بهترین را یاد می گیرند. هنگام کوچینگ، مطمئن شوید که از انواع فعالیت های مختلف با دوز بازی خوب استفاده می کنید. فعالیت ها را کوتاه و شیرین نگه دارید تا زمانی که به آنها نیاز دارید بچه ها را درگیر خود نگه دارید.
- مدتی را صرف یافتن اهداف فرزندان خود کنید
مطمئن شوید که برای آنها تصمیم نمی گیرید، به فرزندان خود بستر لازم را برای صحبت کردن و گفتن آنچه می خواهند بدهید و برای هر چیزی که ممکن است در این مرحله از زندگی آنها باشد، باز باشند. اگر آنها می گویند هدف آنها این است که یک شکارچی هیولا باشند – همینطور باشد! با آنها بچرخید و شاید برخی از هیولاهای باغ وحش محلی را به آنها نشان دهید.
- به مربی ای فکر کنید که الهام بخش شما بوده است
اگر مطمئن نیستید از کجا شروع کنید، به مربی ای از زندگی خود فکر کنید که الهام بخش شما بوده است. چه چیزی در مورد آنها برجسته بود؟ چه کردند یا گفتند؟ اون چه حسی بهت داد؟؟ از این به عنوان پایه ای استفاده کنید تا مربی مورد نظر خود باشید تا به بهترین نحو از فرزندان خود حمایت کنید.
- آنچه را که می خواهید از این تجربه به دست آورید کاوش کنید
این واقعاً مهم است. اینکه بخواهید والدین حامی باشید یک چیز است، اما اینکه فرزندتان چگونه وقت خود را بگذراند و کنترل کنید (مثلاً با سوق دادن او به ورزش مورد نظرتان) چیز دیگری است. صادق باشید و مطمئن شوید که می دانید انگیزه های شما چیست و چگونه این تجربه شما را شکل می دهد.
- به شکاف نسلها توجه کنید
که چگونه کارها «در روزگار شما» انجام میشد، اکنون چگونه انجام نمیشود. روش هایی که فرزندان شما می خواهند درگیر شوند و یاد بگیرند ممکن است کاملاً متفاوت از دوران کودکی شما باشد. اکنون فناوری بخش بزرگی از دوران کودکی را تشکیل می دهد، بنابراین تلاش برای حذف آن به دلیل اینکه بخشی از مال شما نبود، کارساز نیست. راه هایی برای استفاده از فعالیت ها و منابع مختلف پیدا کنید و با فرزندان خود در جایی که هستند ملاقات کنید، نه در جایی که فکر می کنید باید باشند.
- فردیت را فراموش نکنید
هر والدینی که بیش از یک فرزند دارند می دانند که هر کدام شخصیت و فردیت خاص خود را دارند. وقتی صحبت از کوچینگ می شود، سعی نکنید یک مدل «یک اندازه برای همه» را مجبور کنید. تفاوت های فردی را درک کرده و از آن ها قدردانی کنید و از آن برای کمک به ایجاد یک تجربه مربیگری مثبت استفاده کنید.
- هنر گوش دادن را بیاموزید
مردم اغلب بخش مهم تشویق ارتباط باز را فراموش می کنند: گوش دادن فعال . کوچینگ مؤثر شامل گوش دادن زیاد، ایجاد فضایی برای احساسات و اجازه دادن به کودکان در مورد ایدههای خود بدون احساس قضاوت است. مطمئن شوید که بیشتر از سخن گفتن گوش می دهید.
- انتقاد نکنید، سازنده باشید
پیمودن مسیر انتقاد می تواند بسیار آسان باشد – به خصوص اگر عادت داشته باشیم که از خودمان مکرراً مورد انتقاد قرار گرفته باشیم. مطمئن شوید که هر بازخوردی که می دهید سازنده و آموزنده باشد. تحقیقات نشان میدهد که این امر باعث افزایش عزت نفس و نتایجی بهتر از انتقاد میشود.
- توقعات (و احساسات) خود را مدیریت کنید
آموزش دادن به کودکان برای مدیریت انتظارات و احساسات خود به این معنی است که شما نیاز به کنترل قوی روی خودتان دارید. به عنوان یک کوچ، شما نماینده یک الگوی قوی هستید. برای ارائه یک کوچینگ موثر، باید رفتاری را که میخواهید در فرزندانتان ببینید، شبیه سازی کنید.
- مراقب محدودیت ها باشید
یک تجربه عالی کوچینگ به این معنی است که بدانید چه زمانی باید خط بکشید، استراحت کنید و در زمان دیگری دوباره تلاش کنید. اینجاست که گوش دادن به صحبت های فرزندتان و آگاهی از شخصیت فردی او واقعاً می تواند به اطمینان حاصل شود که تجربه مثبتی برای همه است.
- بردها را نادیده نگیرید
در حالی که مهم است مطمئن شوید که کودکان شکست را درک می کنند و به آنها احترام می گذارند، همچنین مهم است که وقتی آنها برنده می شوند کم اهمیت جلوه داده نشوند! اطمینان حاصل کنید که وقتی آنها به شیوه های مثبت برنده می شوند، تعادل خوبی برای جشن گرفتن ایجاد می کنید. جنبه های خاصی از کارهایی را که انجام دادند و به آنها کمک کرد تا به موفقیت برسند را انتخاب کنید و آنها را به خاطر نتیجه نهایی تحسین کنید.
- بازخورد دریافت کنید
هیچ گونه فرضی در مورد احساس فرزندتان در مورد کوچ شدن نداشته باشید. بازخوردشان را از آنها بپرسید: از چه چیزی از این تجربه لذت می برند؟ آنها دوست دارند چه چیزی را تغییر دهند؟ آیا آنها احساس می کنند که به آنها کمک می کند؟ آیا آنها فکر می کنند شما می توانید کار بهتری انجام دهید؟ پرسیدن این سوالات اعتماد و ارتباط فرزندتان را با شما افزایش میدهد و به هر دوی شما کمک میکند تا بفهمید که چگونه میتوانید این تجربه عالی را ایجاد کنید.
برای دریافت اطلاعات بیشتر و اجرای طرح کوچینگ به تلگرام و اینستاگرام ما سر بزنید.