بیشتر اوقات، طغیان خشم در کودکان به این دلیل اتفاق می افتد که آنها نمی دانند چگونه با ناامیدی خود کنار بیایند و یا سایر احساسات ناراحت کننده را مدیریت کنند. به عنوان یک کودک، آنها توانایی حل مسائل عاطفی را به دست نیاورده اند تا بتوانند از ناراحتی خود جلوگیری کنند.
با اینکه خشم ممکن است نشانه ای از مسائل جدی در فرایند رشد کودک باشد، اما یادگیری تکنیک های صحیح توسط والدین می تواند برای آرام کردن کودک بسیار مفید باشد. در واقع، تجهیز فرزندتان به روشهای درست برای مقابله با احساسات شدید باید اولین کاری باشد که قبل از نتیجهگیری سریع در مورد مسائل خشم امتحان میکنید.
خشم ممکن است نشانه ای از مسائل رشدی گسترده تر باشد، اما در هر صورت، یادگیری تکنیک های صحیح والدین می تواند برای آرام کردن کودک شما بسیار مفید باشد. در واقع، تجهیز فرزندتان به روشهای درست برای مقابله با احساسات شدید باید اولین کاری باشد که قبل از نتیجهگیری سریع در مورد مسائل خشم امتحان میکنید.
خشم چیست؟
خشم یک احساس شدید و گاه غلبه کننده است که برای همه ما آشناست.
دانستن نحوه مدیریت خشم و ابراز خشم به روشهای صحیح میتواند به شما کمک کند که این احساسات را به خروجیهای سازنده هدایت کنید. واقعیت این است که اکثر بچه ها فاقد بلوغ عاطفی لازم برای مقابله با این احساسات دشوار هستند و عدم کنترل آنها می تواند منجر به عصبانیت یا طغیان های پرخاشگرانه شود.
بیشتر کودکان این رفتارها را از خود نشان می دهند، زیرا ممکن است در بیان احساسات خود احساس امنیت نکنند. شاید آنها تا این سن هنوز مهارت کنترل مقابله با احساسات دشوار را نداشته باشند. مهم است که والدین محیطی امن برای کودکان فراهم کنند تا در مورد احساسات خود صحبت کنند. مخصوصاً با بچههای کوچکتر، والدین باید از آنها حمایت کنند تا در حین ابراز خشم خود آرام بمانند.
خشم سالم در کودکان
بسیاری از کودکان نمی دانند که عصبانیت و سایر احساسات قوی طبیعی هستند. این می تواند برای اکثر والدین نیز صادق باشد.
اغلب، کودکان کوچک تلاش می کنند تا احساسات واقعی خود را مهار کنند و این می تواند منجر به رسیدن احساسات آنها به نقطه جوش شود. احساس خشم یک احساس کاملاً طبیعی است و وانمود کردن به اینکه خشم وجود ندارد ممکن است کودک شما را تشویق کند که احساسات خود را سرکوب یا نادیده بگیرد و این اتفاق بر توانایی او برای بیان احساساتش تأثیر منفی گذاشته و منجر به کندتر شدن رشد عاطفی یا مشکلات مدیریت خشم در آینده شود.
محرکها را پیدا کنید
اولین قدم برای کمک به کودکان برای مدیریت و ابراز احساسات خشم، درک محرک مشترکی است که باعث طغیان او می شود. به عنوان مثال، اگر تکمیل تکالیف برای فرزند شما یک مسئله ثابت است، برخی از راهحلها شامل صحبت کردن با او در مورد چیزهایی که به نظرش دشوار یا ناامیدکننده است و یا تقسیم تکالیف به بخش های کوچکتر می تواند مفید باشد. شناسایی محرک ها می تواند به شما کمک کند تا قبل از شروع رفتار پرخاشگرانه، تکنیک هایی را در نظر داشته باشید.
نشانه هایی که نشان می دهد کودک شما مشکلات خشم دارد
بیشتر کودکان عجول هستند یا وقتی همه چیز بر وفق مرادشان پیش نمیرود، واکنش های عجیبی نشان می دهند، اما می توانید برای کاهش فراوانی و شدت عصبانیت آنها کارهایی انجام دهید. هنگامی که رفتار نادرست آنها باعث ایجاد استرس و ناراحتی برای سایر اعضای خانواده می شود، یا اگراین رفتار نادرست پس از گذر از سالهای خردسالی ادامه یافته باشد، ممکن است نشانه ای از یک مسئله اساسی در مدیریت خشم او باشد.
قبل از شروع هراس و جستجو در مورد اختلالات رفتاری مختلف، بسیار مهم است که درک کنید شخصیت و محیط هر کودک متفاوت است. به عنوان مثال، ممکن است یک کودک که رفتار پرخاشگرانه از خود نشان می دهد به دلیل مشکلات خشم نباشد و این رفتار او به دلیل عوامل مختلفی مانند کمبود خواب، اضطراب یا استرس تحصیلی باشد.
با در نظر گرفتن این موضوع، اگر کودک شما تعدادی یا همه این علائم را نشان می دهد، میتوانید به دنبال کمک های تخصصی نیز باشید. به یاد داشته باشید، مشورت و کمک از یک متخصص حرفهای نشانه ضعف شما در مهارتهای فرزندپروری نیست و نباید نسبت به این موضوع احساس بدی داشته باشید.
عصبانیتها و طغیانهای خشم کودک شما از حدود ۷ یا ۸ سالگی رخ میدهد. بچه های بزرگتر ممکن است برای درک خشم خود تلاش کنند، اما نشانه های عدم مدیریت احساساتشان به طور مداوم می تواند منجر به مسائل عمیق تری شود .اینها عبارتند از:
- رفتار آنها برای خودشان و/یا اطرافیانشان خطرناک است.
- رفتار آنها باعث ایجاد مشکل در روابط با دیگران در مدرسه می شود. اگر معلمان دائماً برای کنترل فرزند شما تلاش می کنند یا رفتاری متضاد نسبت به سایر بچه ها نشان می دهند، می تواند نشانه ای از اختلال نافرمانی مقابله ای باشد.
- عصبانیت و سرپیچی آنها باعث تضاد خانوادگی و تأثیر منفی بر پویایی خانواده می شود.
- آنها از خودشان ناراحت یا ناامید هستند، زیرا احساس می کنند نمی توانند خشم خود را کنترل کنند. اگر فرزند شما به دلیل ناتوانی در کنترل خشم علیرغم تلاش، در عزت نفس مشکل دارد، ممکن است نشان دهنده سایر مشکلات مربوط به سلامت روان او باشد.
چه چیزی باعث بروز مشکلات خشم در کودکان می شود؟
به طور کلی علل خشم کودکان را می توان به ۲ دسته تقسیم کرد: بیولوژیکی و محیطی. کنترل دومی از طریق بهبود مهارت های فرزندپروری و ایجاد یک محیط سالم آسان تر است. اولی را هم می توان از طریق فرزندپروری کنترل کرد، اما ممکن است برای تشخیص به کمک یک متخصص سلامت روان نیاز داشته باشید.
عوامل بیولوژیکی که باعث تحریک خشم در کودکان می شود شامل موارد زیر است:
• خلق و خوی – برخی از بچه ها با خلق و خوی متفاوتی به دنیا می آیند. این ممکن است شامل بیشتر مستعد عصبانیت، ناامیدی یا هر دو باشد.
• وراثت – مطالعات نشان داده اند که اگر والدین دارای پرخاشگری یا خشم زیاد باشند، فرزندانشان نیز در مواجهه با موقعیت های دشوار همان رفتارها را ابراز می کنند.
• اختلالات رشد عصبی – عصبانیت بیش از حد در کودکان ممکن است نشانه سطحی سایر بیماری های روانی مانند ADHD، سندرم آسپرگر، اختلال وسواس فکری-اجباری، اوتیسم یا سندرم تورت باشد.
عوامل محیطی که باعث تحریک خشم در کودکان می شوند عبارتند از:
• شیوهها و واکنشهای فرزندپروری – اگر والدین به رفتارهای پرخاشگرانه به شیوههای نادرستی واکنش نشان دهند، ممکن است این رفتار منفی را تقویت کنند و هنگام اصلاح رفتار مشکلاتی ایجاد شود.
• زندگی اجتماعی – اگر فرزندتان در مدرسه تحت تأثیر افراد زورگو قرار می گیرد یا برای دوست یابی مشکل دارد، ممکن است باعث شود که کودک شما بدخلق شده و از جنبه های دیگر زندگی ناامید شود.
• کودک آزاری – کودکانی که در طول سال های رشد خود مورد بدرفتاری قرار می گیرند، احتمال بیشتری دارد که به مشکلات مدیریت خشم مبتلا شوند. اگر دائما مورد آزار و اذیت، سرزنش، انتقاد شدید یا طرد شدن در خانه قرار بگیرند، می تواند تأثیر شدیدی بر اعتماد به نفس و هویت آنها داشته باشد.
• خصومت زناشویی – والدین از بسیاری جهات برای فرزندان نقش الگو دارند و اگر کودکی شاهد مراودات خشمگین دائمی بین والدین خود باشد، ممکن است بر توانایی او در مدیریت احساسات و در نهایت تعامل با دیگران تأثیر بگذارد.
• عملکرد تحصیلی – بسیاری از کودکان با حجم زیادی از انتظارات تحصیلی دست و پنجه نرم می کنند. این انتظارات ممکن است لزوماً توسط والدینشان به آنها تحمیل نشود و ممکن است ریشه در مدرسه داشته باشد و در خانه از طریق خشم منعکس شود، زیرا آنها در تلاش برای مقابله با احساس شدید استرس قرار دارند.
چگونه با مسائل خشم مقابله کنیم
برخی از تکنیک های ساده اما موثر که باید به خاطر داشته باشید عبارتند از:
مقاومت کنید و تسلیم نشوید
در برابر اصرار برای پایان دادن به عصبانیت فرزندتان با دادن آنچه او می خواهد مقاومت کنید. شما با دادن آنچه می خواهند، به طور مثبتی عصبانیت ها را تقویت می کنید.
رفتار بد (کوچک) را نادیده بگیرید و رفتار خوب را تحسین کنید
رفتارهای نادرست جزئی را نادیده بگیرید، زیرا توجه به رفتار بد اغلب می تواند بچه ها را به ادامه کار تشویق کند. در عوض، در تمجید از رفتارهایی که می خواهید تشویق کنید صمیمانه و صادق باشید. به عنوان مثال، “من به شما افتخار می کنم که با وجود اینکه ناامید بودید، آرام ماندید” به کودک شما کمک می کند تا احساس اعتبار کند و سابقه ای برای توجه بیشتر ایجاد می کند.
آرام و ثابت بمانید
به عنوان یک بزرگسال، شما ظرفیت مدیریت احساسات را دارید. با حفظ آرامش و کنترل احساسات خود، الگوی راه های بهتر ابراز خشم هستید. پاسخ های خشن یا خشمگین باعث تشدید پرخاشگری کودک می شود و می تواند تأثیر بدی بر سلامت عاطفی او بگذارد. پیامدهای مداوم برای اقدامات خاص مانند عدم حضور در صفحه نمایش پس از یک عصبانیت، تضمین میکند که فرزند شما میداند اگر اجازه دهد عصبانیت او را تحت تأثیر قرار دهد، چه انتظاری باید داشته باشد.
صبر کنید تا طغیان تمام شود
برقراری ارتباط با یک کودک عصبانی در وسط یک شکست به این معنی است که استدلال کردن با آنها بسیار دشوارتر خواهد بود. یک کودک کوچک نیز در صورت مواجهه با طغیان ممکن است احساس خطر کند. بهتر است قبل از اعمال عواقب یا سرزنش، کمی عقب نشینی کنید و منتظر بمانید تا فرزندتان چند نفس عمیق بکشد.
از کجا کمک بگیرم؟
هنگام جستجوی کمک برای شما و فرزندتان مکان های زیادی برای شروع وجود دارد. اگر سعی کرده اید بفهمید رفتار آنها از کجا نشأت می گیرد و سعی کرده اید آنها را در خانه درمان کنید، پیدا کردن کمک خاص می تواند نقطه خوبی برای شروع باشد.
به عنوان مثال، اگر فرزند شما به دلیل استرس ناشی از مدرسه یا دوستی احساس تحریک پذیری می کند، والدین باید با معلمان یا مشاوران مدرسه مشورت کنند تا علت عصبانیت فرزندشان را مشخص کنند. آنها همچنین ممکن است بتوانند جایگزین هایی برای کمک به فرزند شما برای مدیریت موثرتر احساسات خود ارائه دهند.
اگر نمیدانید به طور کامل از کجا شروع کنید، ابتدا کوچینگ و در صورت حاد بودن مسئله یک روانشناس کودک میتواند گزینه خوبی برای شناسایی محرکهایی باشد که منجر به رفتار بد میشوند و گامهای بعدی لازم برای کمک به فرزندتان را ترسیم میکنند. اگر میخواهید بدانید کوچینگ چگونه میتواند به فرزند شما کمک کند ، به برخی از ملاحظات و توصیههای ارائهشده توسط کارشناسان ما در آکادمی کوچینگ کودک و نوجوان نگاهی بیندازید.
برای دریافت اطلاعات بیشتر و اجرای طرح کوچینگ از اینجا شروع کنید. همچنین میتوانید به صفحه ما در تلگرام و اینستاگرام سر بزنید.